سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوچه های خیس

گاهی وقت ها حرفهایی میشنوم و با سطح فکرهایی رو برو میشم که به شدت  عذاب و آزارم میده.دیروز هم باز تلخی شنیدن این حرفهای به تعبیر من کودکانه رو با تمام وجود حس کردم.اتفاقی که بارها  باهاش روبرو شدم.

دوسال پیش یکی از آشنایان پیش من اومد و از من خواست تا دختر خوبی رو بهشون معرفی کنم تا برای برادرش خواستگاری کنن.من هم بعد از شنیدن ملاک هاشون با شناختی که از اون آقا و خونوادش داشتم چند تا از بهترین دوستام رو پیشنهاد دادم و عکسشون رو آوردم تا خانوم ببینه.البته نظرم خودم روی یکی از اونا بود که اتفاقا خیلی هم خوشکل بود و  وقتی خانوم عکسا رو نگاه کرد بهش پیشنهاد دادم.ظاهرا خودش هم همون رو پسندیده بود.من هم ویژگی ها و خصوصیات اون دختر رو گفتم خانوم که  حسابی خوشش اومده بود تلفنی موضوع رو با برادرش در میون گذاشت و قرار شد که من واسطه بین هر دو خانواده باشم.یک دفعه  انگار که موضوع مهمی یادش اومده باشه پرسید راستی قدش چقدره؟؟ گفتم قد بلند نیست.ولی کاملا با برادرتون متناسبه. یه دفعه خانوم وا رفت.....بعد از یه کم من و من گفت آخه ما یه عروس قد بلند میخوایم.... از این جواب حسابی جا خوردم آخه جناب داماد خودشون قد کوتاهی داشتن.!!!

من خیلی با خانوم صحبت کردم و به ظاهر متقاعد شد که کوتاهی قد عیب نیست و مسائل مهم تر دیگه ای هست و قرار شد که خبر بده اما بعدا به یه بهونه دیگه گفت که منصرف شدن.

چند ماه بعد همون دوستم با مردی ازدواج کرد که قدی حدود دو متر داشت!! با مهریه کم و توقع پایین و.... الان هم خیلی خوشبخت هستن.

 اون آقا هم تقریبا چند روز بعد از عروسی دوستم با دختری که خودش انتخاب کرد ازدواج کرد.جالب اینجا بود که اون خانواده ایرادگیر که خیلی از دخترای خوب رو به خاطر قد نپسندیده بودن عروس بسیار کوتاه قدی نصیبشون شده بود.

 

دیروز دوباره خانومی ازآشنایان از من خواست تا دختری رو برای پسرش معرفی کنم.من هم اون خانوم و خواهرش رو بردم و یکی از دوستان جدیدم رو بهش نشون دادم که از زیبایی، وقار و خانومی چیزی کم نداشت. تحصیلکرده و از خانواده با اصالت و مذهبی.خوش اخلاق و خوش رو.

خانوم به محض اینکه دوستم رو دید گفت به نظرتون یه کم لاغر نیست؟؟

جالب اینجا بود که دوستم اصلا لاغر نبود و خیلی هم ایده آل بود.من هم که حسابی دلخور شده بودم با توجه به تجربیات قبل اصراری نکردم.به اصرار از من خواستند دختر دیگه ای رو معرفی کنم این اتفاق چند بار افتاد و روی هر کدوم یه عیب گذاشتند!! یه کم سبزه نیست؟؟

دخترای این خونواده همه دماغ درازی دارن!!!! دیگه حسابی خونم به جوش اومده بود.نتونستم جلو زبونم رو بگیرم و گفتم آقا پسر خودتون هم پوستشون سفید نیست.فکر نمیکنم کسی پیدا بشه که هیچ عیبی نداشته باشه هرچند از نظر من اینها عیب نیست.شما هم لطف کنین هر وقت خواستین عیب رو کسی بذارین نگاه کنین ببینین دختر مجرد خودتون اون مورد رو نداره؟؟

با این حرف ها کمی به فکر رفتن و گفتن نه ما که منظوری نداشتیم و ......

میدونم تاثیر حرف های تند و آتشین من فقط همون روز بوده اما ای کاش بشینن و فکر کنن آیا می پسندن کسی در مورد دختر خودشون این حرف ها رو بزنه؟و مهم تر از اون ملاک های مهم تر از قیافه و ظاهر وجود نداره؟؟؟

من اینبار آزرده تر از همیشه  پشت دستم رو داغ میکنم تا به این جور آدمها کسی رو معرفی نکنم.

پ ن:

اکثرا وقت ها دخترایی رو که معرفی میکنم چند ماه بعد با بهترین ها ازدواج میکنند و بعد از ازدواج همون افراد عیب جو انگشت حسرت به دهن میگیرن که ای کاش ما رفته بودیم خواستگاری!!!!!


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/2ساعت 2:0 عصر توسط یاسمین نظرات () |

Design By : nightSelect.com